تایپوگرافی و تاریخچه آن | تایپ فیس ها در دوران تاریخی مختلف

شاید تا به حال بارها و بارها واژه ی “تایپوگرافی” به گوشتان خورده است. اما چقدر با معنا و حقیقت آن آشنا هستید؟ چقدر تاریخجه و پیدایشش را میشناسید؟! این مقاله به همین منظور نگاشته شده است. برای شناخت بهتر دیزاین حروف که کم بی ربط با طراحی لوگو نیست، پیشنهاد میکنیم این مقاله را مطالعه کنید.

تایپوگرافی چیست؟

واژه «تایپوگرافی» به طور کلی در ارجاع به دیزاین تایپ فیس و چیدمان متن و دیگر عناصر یک صفحه به کار می رود. این صفحه می تواند صفحه نمایش کامپیوتر یا دیوار یک ساختمان باشد. تا زمان ابداع حروفچیني ماشینی، تایپوگرافرها در واقع همان حروفچین ها بودند و، بنابراین، مسئولیت دیزاین صفحات نیز با آنها بود. تاریخ تایپوگرافی هم تاریخ فناوری است و هم فرهنگ، همه تحولات فناورانه تأثیراتی بر تایپوگرافی و صفحه آرایی بر جای نهاده اند. در طبقه بندی تاریخی انواع تایپ فیس ها، معمولا همان اصطلاحاتی به کار می روند که در توصیف دوره های سبکی معماری به کار می روند.

تاریخچه تایپوگرافی

اولین بار، يوهانس گوتنبرگ زرگر (حدود ۱۳۹۸-۱۴۶۸) بود که ایده بریدن حروف تکی به شکل پانچهای فولادی به ذهنش رسید. این پانچها بر یک ورق فلزی کوبیده میشد تا قالبی از آن بسازد، و سپس این قالب با یک فلز نرم پر میشد. گوتنبرگ، که حوالي سال ۱۴۵۰ در ماینز کار می کرد، ابزارهایی هم برای ریخته گری حروف ابداع کرد، که تا میانه سده نوزدهم تقریبا به همان شکل اولیه مورد استفاده بود.

اولین نمونه دستگاه های چاپ فشاری، شامل یک اهرم فشار پیچی، مثل نمونه هایی بود که برای له کردن و آب گرفتن انگور از آنها استفاده میشود. مرکب مایع رقیقی که قبلا در چاپ باسمه های چوبی از آن استفاده می شد برای چاپ با حروف سربی مناسب نبود.

گوتنبرگ امولسیونی از روغن بذر کتان و دوده درست کرد، که به اندازه کافی غلیظ بود و به سرعت خشک میشد. هر ورق کاغذ را باید با دست در ماشین می گذاشتند و در می آوردند. پس از آن، اولین بار در سال ۱۸۱۴، روزنامه تایمزاولين روزنامه در دنیا بود که با دستگاهی چاپ شد که با نیروی بخار کار می کرد. این دستگاه در شرکت آلمانی «کینیگ و باوئر» ساخته شد، و امکان چاپ ۱۱۰۰ نسخه در ساعت داشت. بيست سال بعد، تولید صنعتی حروف به مدد ماشین های قالبگیری نیز جنبه واقعيت عملی یافت.

منشا حروف “ایتالیک”

پانچ سازهای ایتالیایي اواخر سده پانزدهم – نظير نیکلاس جنسِن (1420-1480) یا آلدوس مانوتيوس (1449-1515) – دیزاین حروف خط پیوسته ی “حروف انسان گرایانه” انجام می دادند. این حروف به واسطه منشا جغرافیایی و تاریخی شان حروفِ” آنتیک رنسانسیِ ونیزی” مینامند. حروف بزرگ نیز منحصرا براساس سبک «کاپیتال رومی” به همان شکلی در ستون تراژن در رم قابل مشاهده است، ساخته می شده. حتی امروزه نیز به همین شکل به کار برده میشود.

حروف مشهور به “بمبو” – برگرفته از نام کاردینالی (پیترو) بمبو- که در حدود سال 1495 به دست آلدوس مانوتیوس و پانچ سازش فرانچسکو گریفو دیزاین شد، آخرین سری این مچموعه ی حروف بود. حروف بمبو الگوی حروف “آنتیک رنسانسی” محسوب میشود.

پیترو بمبو

پس از آن، طی چندین سده، از انواع این حروف شکسته خانواده های کامی ار حروف ساخته شد. این حروف تا امروز در زبان انگلیسی به حروف “ایتالیک” مشهور بوده اند، که نشانه ای است بر منشا ایتالیایی آن!

تایپ فیس در دوران باروک

در آغاز سده هفدهم، هلند به یکی از مراکز مهم دیزاین حروف مبدل شد. حروفی که در اوج دوران باروک دیزاین شدند از حروف رنسانسی غیررسمی تره زمخت تر و در نتیجه کاربردی ترند.

ویلیام کَسلن (۱۶۹۲-۱۷۶۶)، حروف ساز انگلیسی مجموعه حروفی دیزاین کرد که نمود اوج دیزاین حروف این دوران است. طرحهای ” او چندان مبدعانه يا اصيل نبودند، اما با توجه به پیشینه انگلیسی شان بسیار کاربردی بودند، و چندی نگذشت که در همه جا رواج يافتند؛ و یکی از عوامل رواج گسترده آنها توسعه بریتانیا به عنوان قدرتی استعماری بود. به طور مثال، استفاده از حروف کسلن در امریکا نیز عمومیت یافت، تا آنجا که ” اعلاميه استقلال ایالات متحد امریکا” نیز با این حروف چیده شده.

تایپوگرافی [نئو]کلاسیک

سبک [نئو]کلاسیک در دیزاین حروف، درست مثل معماری، سبکی بود که اساسا گرایشی به تزئینات تجملی نداشت. [مکتوب کردن] آرمان های عصر روشنگری به حروفی نیاز داشت که تجسم وضوح و سادگی باشد. [در عصر نئوکلاسیک] مهم ترین اصول دیزاین حروف تقارن و ساده سازی بود.

از آنجا که می شد فرم های بزرگ تر [کاغذ] را با دقت بیشتری چاپ کرد، قطع کتابها بزرگ تر شد. اولین دستگاه چاپ تمام آهني «استن هوپ» در سال ۱۸۰۰ ساخته شد. پیشرفت فناوری امکان داد “سريفها” با ظرافت بیشتری دیزاین شوند و جزئیات فراوانی در حروف به کار برده شود. ساخت حروف با این دقت خطکش و پرگاری در این دوره این امکان را به وجود آورده بود که حروف سازان بتوانند هر شکل ایدئال مطلوبی را بسازند. اما از طرفی هم در عمل سبب شده بود که حالا خواندن این حروف از مدلهای رنسانسی و باروک آنها هم دشوارتر شود.

دیزاینر ها گزینه های زیادی در اختیار دارند؛ تا کنون تا این حد ابزار مفید برای خلق تایپوگرافی خوب وجود نداشته است. این یعنی دیگر بهانه ای برای تایپوگرافی بد چه در حوزه لوگوتایپ و چه در بخش دیزاین هویت بصری کلی برند وجود ندارد.

نویسنده مهسا سلیمیان

دیدگاه ها

توجه : ادرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.